وبنوشته های آرش

من وبلاگنویس نیستم...فیزیک خوندم،فیزیکدان هستم

وبنوشته های آرش

من وبلاگنویس نیستم...فیزیک خوندم،فیزیکدان هستم

یک روز کمتر از هفت ماه، از آخرین پستم میگذره.قبلا سخت میگرفتم ، که باید متوالی پست بزارم و از این حرفا. ولی فکر میکنم اونقدرام دیگه برام مهم نیست. دیروز پستی تو فیسبوک گذاشتم - که حال خوشی دارم و امیدوارم که بمونه.هرچند خیلی نموند ولی قرارم نیست این نموندن همیشگی باشه. یعنی این نیز بگذرد. اصلا میدونی چیه؟ زندگی همینجوریه کلا. همنی لحظه رو عشق است که حرفی داشتم و نتونستم بزنم.یا شایدم حرفی که زدم و شنیده نشد.همین لحظه رو عشق است که بعد فوتبالای هشت و نیم خوابیدم به امید اینکه بعد چند ماه قبل سه نصفه شب خوابیده باشم ولی دو ساعت بیشتر نشد... و برای فوتبال اخر شب بیدار شدم.دوباره یاد حرفایی افتادم که نتونستم بزنم و تپش قلبی که بخاطر نزدن این حرفا الان حس میکنم. این حسو از قدیم داشتم. تمام دوران دانشگاه، وقتی حرفایی بود که نمیشد بزنم، همین بود. اصلا همین حس تخماتیک الانم، همین موزیک توی گوشم، همین شب تقریبا خنک گنبد،همین یادی از وبلاگ کردنم رو عشقه!

به پست قبلی که نگاه میکنم یبینم چقدر احمق بودم که فکر میکردم قراره گشایشی بشه. کلا باید یادمون باشه که زندگی همش غمه، معجزکی هم در کار نیست. در هر صورت یه روز مدرک ارشدمو میگیرم، یه روز جمع میکنم و میرم، یه روز بچه دار میشم، قبلش یه روز احتمالا زمستونی تو برف ازدواج میکنم، یه روزی میرسه که همه بازیای رئالو از نزدیک تماشا میکنم و خیلی از این "یه روزی" های دیگه که میرسه و من شاید اونموقع حتی یادم نیاد که امروز، همین امشب و همین لحظه، چقدر دلم میخواست که این "یه روزی" ها برسه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۴:۲۶

لا به لای روزمرگیهام دنبال نردبون میگردم برای بالا رفتن. هنوز روزمرگی ها اونقدری احاطم نکرده که ناامید بشم و ایمان دارم که اینطور نخواهد شد. تو بوک مارک های فایرفاکسم دنبال یه لینکی میگشتم که برم و وقتم بگذره که یهو چشمم به لینک بلاگ دات ای ار خورد و این شد که این پستو نوشتم...از اصفهان - !

اصفهان شهر خوبیه. سعی میکنم بهش عادت کنم کم کم. غریبم ولی اونقدری تنها نیستم که اخساس غریبی کنم.خوابگاه هم خوبه و مهمتر از همه اون " اتفاق خوبه" است که داره میفته. همزمان با گشایش هسته ای ظاهرا تو کارای منم یه گشایشی داره میشه.همین دیگه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۹

تو پست قبلیم گفتم : "تو شرایطی هستم که در بهترین حالت بهترین اتفاق ها می افته و در بدترین حالت فجیع ترین نوعش". فکر میکنم تا اینجا اون اتفاق بده افتاده.برای مقابله با "اسیر روزمره شدن" تصمیم به فعالتر بودن گرفتم. تصمیم گرفتم هر جمعه شب یه مطلب -شاید تو یه وبلاگ جدید -برای رئال مادرید بزارم و کم کم که "قلم به دست" شدم، تبدیلش کنم به پادکست!

تو روزهای آینده هم یه پست در مورد جشنواره فیلم مستند الجزیره میزارم تا هم خودم یکم با کم و کیف کار آشنا بشم هم اینکه خدمتی کرده باشم به "خلق الله"!وبسایت های جدیدم رو هم دیگه با جدیت شروع کردم که تموم کنم و پابلیش کنم و تبلیغ کنم و ... .امروز میخواستم یه پست درمورد اختلاف نظر و عقیده بزارم و عواقبی که میتونه داشته باشه. راجع به کسی پست بزارم که تفکرش، اهدافش، اعتقاداتش، نظر و زاویه دیدش راجع به زندگی با بقیه فرق داره و اینکه "اینگونه" بودن میتونه با آدم چیکار کنه.محول میکنم به آینده.

تمام

blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۴

بیشتر آدمای روی زمین اون چیزی که هستن با اون چیزی که میخوان باشن متفاوته. خیلی دوست دارم بتونم مداوم وبلاگ بنویسم ولی نمیشه متاسفانه. این پست هم میخوام تلاشی دوباره باشه برای شروعی دوباره وبلاگ نویسی. شاید اینبار به مینی وبلاگ یا چیزی بین این دو رو بیارم.

تو شرایطی هستم که در بهترین حالت بهترین اتفاق ها می افته و در بدترین حالت فجیع ترین نوعش.

تصمیم به هوا کردن رادیو داشتم که ظاهرا ترافیک هاست باید خیلی بالا باشه.این سرویس های رادیوی مجانی هم که به لطف مسئولین فیلترن.فعلا نظرم روی پادکست یا شایدم یه برنامه تصویری هفتگیه. اینجوری نوشتنم هم قوی تر میشه. فکر میکنم با نقد سینمایی شروع کنم کارمو تا شاید بتونم خودی نشون بدم. راستی دیروز برای بار دوم فنلاند رفت اولویت لیست.

طبیعت فنلاندپارک ملی رپووسی در شهر کووالا زیر آفتاب نیمه شب :)

پرنده ملی فنلاند - قوی ووپرپرنده ملی فنلاند - قوی ووپر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۳۵

گوگل نوز یا گوگل بینی.امروز صبح که از خواب بیدار شدم در حال جستجوی موضوعی تو گوگل بودمه که دیدم یه سرویس به سرویسای جدید گوگل اضافه شده به اسم : Google nose. با اینترنت زاغارت مخابرات دو سه دقیقه ای طول کشید لود بشه.عکس ییه خانم که داره گوشیشو بو میکنه و کلی قابلیت برای سرویس جدید که زیر عکس لیست شدن و یه دکمه بزرگ : try it now.پس من هم همون لحظه امتحان کردم . به صورت پیشفرض سگ خیس برام سرچ کرد و یه دکمه که می زدی باید بوی سگ خیس میومد.دکمه رو که زدم بهم گفت بینیتو به مانیتور نزدیک کن.ما هم که خلاصه سالیان سال کاربر گوگل بودیم و هیچ وقت شک نداشتیم که گوگل کارش درسته.یه چند باری امتحان کردم ولی چیزی حس نکردم.یه سرچ ساده تو خود گوگل بهم یاداوری کرد که نزیک 13 فروردینیم و دروغ 13 یا چیزی که فرنگیا بهش میکن April Fool's day.فک کنم بزرگترین دروغ 13 جهان بود این.دروغی که مطمینا میلیون ها نفر گولشو خوردن.
... و یه لبخند از صمیم قلب.لبخندی که شاید مدتها به لبام نیومده بود.صرف نظر از دروغ بودن این سرویس یادمون نره که استشمام بو از طریق اینترنت چیزیه که در سالهای آینده باید منتظرش باشیم.یکم فکرشو کنید...یه کوچولو خیالبافی ! شروع خیلی از تکنولوژی های بزرگ و متحول کننده هم یه خیالبافی زیبا بوده.گوگل بدون شک متفاوت ترین شرکت اینترنتیه.
یه نکته جالب که شاید هیج کی تا الان که تقریبا دوازده ساعت از این دروغ گذشته بهش پی نبرده عکس همون خانمه که داره گوشیشو بو میکنه.میخواستم این عکسو ذخیره کنم تا بزارمش تو این پست به یه چیز عجیب برخورد کردم که اسمی که گوگل برا عکس در نظر گرفته اینه : hero2. اون عدد دو برام جلب توجه کرد.اصولا مواقعی که عکس اول رو ویرایش کنن بعدیو میزارن دو.رو همون سرور گوگل همونجا که این عکس بود عدد دو رو برداشتم و ...بله.یه عکس دیگه بود که در نگاه اول کاملا مثل همون عکسیه که تو گوگل نوز میبینید ولی با یکم دقت یه مقدار تفاوت میبینید.فک نکنم تا این ساعت کسی به این تفاوت پی برده باشه.خوب به لب ها و بینی این خانم دقت کنید و به لاک آبی روی ناخناش!!!


[

عکس نهایی که برای سرویس گوگل نوز انتخاب شده بود

عکسی که بنده تو سرورهای گوگل با برداشتن عدد دو از آخر اسم عکس قبلی پیدا کردم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۱۳